آسیبشناسی ورود فرهنگ غربی به ایران
جمعه سیاه ایرانی!
بلک فرایدی (Black Friday) یا جمعه سیاه، یک روز خاص است که در آن فروشگاهها محصولات خود را با تخفیف استثنایی میفروشند. اما بزرگ ترین روز حراج در دنیا چه روزی است و چه فلسفهای پشت آن قرار دارد؟
تقویم کشور ما، یکی از پرمناسبتترین تقویمها است. مناسبتهای حماسی، مذهبی، تاریخی و... . اما طی سالهای اخیر و در ادامهی تهاجم فرهنگی غرب، شاهد ورود انواع مناسبتهای غربی که بعضا با فرهنگی ایران_اسلامی مغایرت دارند بودهایم.
در این میان، سوال پیش میآید که چرا زمانی که سخن از روز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) و یا روز مهرورزی ایرانیان (روز 29 بهمن) به میان میآید، عدهای روشنفکرنما دَم از جهانی شدن و روری از کهنهپرستی میزنند؟! اما ولنتاین را نماد عشق امروزی و حرکت همسو با جهانیان قلمداد میکنند.
جشن هالووین ریشه اصلی خودش را از جشنواره باستانی سوون گرفته است، در آن زمان و هنگام برداشت محصول مردم معتقد بودند که مرز میان دنیای زندهها و مُردهها از میان میروند و این مُردهها هستند که به این دنیا میآیند و میخواهند انتقام بگیرند. آنها هم تنها راه حل برای ترساندن مُردهها را لباس عجیب و غریب پوشیدن میدانستند.(1)
جشن هالوین کمتر از یک دهه است که در ایران، رواج یافته و هر ساله بسیاری از افراد، بهویژه قشر جوان و نوجوان، ظاهر خود را ترسناک کرده و به ایجاد رعب و وحشت میپردازند!
نمونهای از فریب تبلیغاتی در حراج جمعه سیاه
این جریان اما از 2 سال پیش در ایران و با تبلیغ گسترده فروشگاههای آنلاین آغاز شد. اما این موضوع در کشور ما با حواشی بسیاری همراه شد، چرا که بسیاری از فروشگاهها نه تنها تخفیفی برای کالاهای خود قائل نشده بودند، بلکه در بسیاری از موارد افزایش قیمت نیز مشاهده میشد! و این مهمی بود که بنا به قدرت فریبندهی تبلیغات و نیز ضعف در سواد رسانهای اکثریت مردم، از دیدهها پنهان مانده و عموم مردم را با این تفکر که قیمتها شکسته شده است، به خرید غیرضروری ترغیب میکند.
اما این تنها بخشی از ماجرای جمعه سیاه ایرانی است. در ورای دیگر این تهاجم فرهنگی، اشاعهی مصرفگرایی و ایجاد تغییرات عمده در سبک زندگی اقشار مختلف جامعه مشاهده میشود. به بیان دیگر، تخفیف برای این حجم از کالا، آن هم در برههای که نیاز ضروری و خاصی برای خرید عموم مردم نیست، نوعی از الگوهای مصرفگرایی نوین است.
بهطور کلی، موضوع "مصرف" به آن میپردازد که افراد با چه میزان درآمد و چه نوع نیاز کدام کالا را خریداری کنند که ضمن قیمت مناسب و هماهنگی بین درآمد و مخارج، از کیفیت مطلوبی نیز برخوردار باشد. اما در سالهای اخیر و در بسیاری از کشورهای غربی، شاهد اختلال در تعادل دو متغییر "مصرف" و "نیاز" بودهایم.
"جیمز دوزنبری" (Dosenbery) نظریهپرداز اقتصادی، رفتار مصرفی افراد با یکدگر ارتباط داشته و مستقل از هم نیست؛ بهعبارتی دو شخص که با درآمد جاری یکسان در دو طبقه متفاوت توزیع درآمدی زندگی میکنند، مصرفهای متفاوتی خواهند داشت. در واقع فرد، خود را با سایر افراد مقایسه کرده و آنچه تأثیر قابل توجه در مصرف او دارد، جایگاه او در میان افراد و گروههای جامعه است؛ نه مصرف و درآمد فرد. بنابراین، فرد تنها در صورتی احساس بهبود موقعیت از جهت مصرف میکند، که مصرف متوسط او نسبت به متوسط سطح جامعه افزایش یابد. این روحیه را اثر تقلیدی یا اثر تظاهری (Demonstration Effect) گویند.
رفتار مصرفی در طول زمان، غیر قابل برگشت است. بدین معنا که مخارج مصرفی، زمانیکه درآمد کاهش مییابد چسبندگی داشته و برگشتناپذیر است. فرد بعد از عادت کردن به یک سطح مصرف در مقابل کاهش آن مقاومت نشان میدهد و بهسختی حاضر است از آن سطح مصرف بکاهد این روحیه را اثر چرخدهنده (Ratchet Effect) مینامند.(2)
این نظریه، در واقع دقیقا همان هدفی است که تهاجم فرهنگ غربی برای کشور ما در نظر گرفته تا با شاعهی مصرفگرایی سبک و سیاق زندگی ایرانی را با تغییرات تدریجی، اما گستردهای همراه ساخته و در نهایت فرهنگ خود را جایگزین فرهنگ ایرانی_اسلامی کند. متاسفانه، به دلیل ضعف در بخش آموزش و کمتوجهی و کمکاریهای انواع رسانهها؛ بالاخص رسانه ملی به موضوع "تهاجم فرهنگی"، "جنگ نرم" و نیز "ضرورت تبیین سواد رسانهای"، شاهد پیشروی آنها در این زمینه هستیم.
در این راستا، اصلاح الگوی مصرف، از راه آموزش، تبلیغات و... میتواند نخستین گام مصرفزدگی باشد. در گام بعدی؛ باید از ورود بیرویهی کالاهای لوکس و غیرضروری به داخل کشور جلوگیری کرد تا علاوه بر کاهش آسیبهای حاصل از این قبیل واردات به چرخهی اقتصادی کشور، اشتغالزایی را نیز افزایش دهیم.
گام مهم بعدی؛ ترویج و احیای آموزهها و ارزشهای دینی در حوزهی مصرف، کسب حلال و پرهیز از کنز است. چرا که طی دو دههی گذشته و با ورود فرهنگ عربی، شاهد کمزنگ شدن این آموزهها در جامعه بودهایم و بیتردید، احیای مجدد آنها بزرگترین و تاثیرگذارترین گام در راستای خنثیسازی موج تغییر در سبک زندگی و نیز جلوگیری از اشاعهی بیش از پیش مصرفگرایی خواهد بود.
پینوشت:
1. چیزهایی که درباره جشن ترسناک «هالووین» نمیدانید!، خبرگزاری مهر
2. نظریه های مصرف Consumption Theory، پژوهشکده باقرالعلوم(ع)
ولنتاین Valentine (14 فوریه)
شاید بتوان "ولنتاین" یا "روز عشاق" را یکی از نخستین مناسبتهای غربی دانست که به دلیل ارتباط آن با جوانان، با استقبال گستردهای مواجه شد. از اواخر دههی 70 بود که این فرهنگ، با تبلیغات گستردههای شبکههای ماهوارهای وارد ایران شد و هدف ظاهری آن ابراز علاقه به یکدیگر بود، اما با نگاهی همهجانبه و ژرفاندیشی در این زمینه، درمییابیم که ورود این مناسبت به ایران، هدفی جز خدشهدار کردن فرهنگ بومی ما و نیز کمرنگ سازی مناسبتهای تاریخ و مذهبی ندارد.در این میان، سوال پیش میآید که چرا زمانی که سخن از روز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) و یا روز مهرورزی ایرانیان (روز 29 بهمن) به میان میآید، عدهای روشنفکرنما دَم از جهانی شدن و روری از کهنهپرستی میزنند؟! اما ولنتاین را نماد عشق امروزی و حرکت همسو با جهانیان قلمداد میکنند.
بسیاری از فروشگاهها نه تنها تخفیفی برای کالاهای خود قائل نشده بودند، بلکه در بسیاری از موارد افزایش قیمت نیز مشاهده میشد! و این مهمی بود که بنا به قدرت تبلیغات و سطح پایین سواد رسانهای عموم مردم، از دیدهها پنهان ماند.
هالووین Halloween (31 اکتبر)
"هالووین" یکی دیگر از رسوم و مناسبتهای غربیها، پوشیدن لباسهای عجب و نقاشی صورت به حالتی وحشتناک با هدف تفریحی و افزایش آدرنالین بدن است!جشن هالووین ریشه اصلی خودش را از جشنواره باستانی سوون گرفته است، در آن زمان و هنگام برداشت محصول مردم معتقد بودند که مرز میان دنیای زندهها و مُردهها از میان میروند و این مُردهها هستند که به این دنیا میآیند و میخواهند انتقام بگیرند. آنها هم تنها راه حل برای ترساندن مُردهها را لباس عجیب و غریب پوشیدن میدانستند.(1)
جشن هالوین کمتر از یک دهه است که در ایران، رواج یافته و هر ساله بسیاری از افراد، بهویژه قشر جوان و نوجوان، ظاهر خود را ترسناک کرده و به ایجاد رعب و وحشت میپردازند!
جمعه سیاه Black Friday (آخرین جمعه نوامبر)
یکی دیگر از مناسبتهای غربی وارد شده به ایران، حراج آخرین جمعه ماه نوامبر است. روزی که طی آن، اکثر فروشگاهها و هایپرمارکتهای کشورهای اروپایی؛ به دلیل نزدیک شدن به آغاز سال جدید میلادی اجناس خود را با تخفیفهای چشمگیری به فروش میگذارند تا آن گروه از مردم که از توان مالی کمتری برخوردارند، قدرت خرید برای سال نو را داشته باشند.نمونهای از فریب تبلیغاتی در حراج جمعه سیاه
این جریان اما از 2 سال پیش در ایران و با تبلیغ گسترده فروشگاههای آنلاین آغاز شد. اما این موضوع در کشور ما با حواشی بسیاری همراه شد، چرا که بسیاری از فروشگاهها نه تنها تخفیفی برای کالاهای خود قائل نشده بودند، بلکه در بسیاری از موارد افزایش قیمت نیز مشاهده میشد! و این مهمی بود که بنا به قدرت فریبندهی تبلیغات و نیز ضعف در سواد رسانهای اکثریت مردم، از دیدهها پنهان مانده و عموم مردم را با این تفکر که قیمتها شکسته شده است، به خرید غیرضروری ترغیب میکند.
اما این تنها بخشی از ماجرای جمعه سیاه ایرانی است. در ورای دیگر این تهاجم فرهنگی، اشاعهی مصرفگرایی و ایجاد تغییرات عمده در سبک زندگی اقشار مختلف جامعه مشاهده میشود. به بیان دیگر، تخفیف برای این حجم از کالا، آن هم در برههای که نیاز ضروری و خاصی برای خرید عموم مردم نیست، نوعی از الگوهای مصرفگرایی نوین است.
بهطور کلی، موضوع "مصرف" به آن میپردازد که افراد با چه میزان درآمد و چه نوع نیاز کدام کالا را خریداری کنند که ضمن قیمت مناسب و هماهنگی بین درآمد و مخارج، از کیفیت مطلوبی نیز برخوردار باشد. اما در سالهای اخیر و در بسیاری از کشورهای غربی، شاهد اختلال در تعادل دو متغییر "مصرف" و "نیاز" بودهایم.
"جیمز دوزنبری" (Dosenbery) نظریهپرداز اقتصادی، رفتار مصرفی افراد با یکدگر ارتباط داشته و مستقل از هم نیست؛ بهعبارتی دو شخص که با درآمد جاری یکسان در دو طبقه متفاوت توزیع درآمدی زندگی میکنند، مصرفهای متفاوتی خواهند داشت. در واقع فرد، خود را با سایر افراد مقایسه کرده و آنچه تأثیر قابل توجه در مصرف او دارد، جایگاه او در میان افراد و گروههای جامعه است؛ نه مصرف و درآمد فرد. بنابراین، فرد تنها در صورتی احساس بهبود موقعیت از جهت مصرف میکند، که مصرف متوسط او نسبت به متوسط سطح جامعه افزایش یابد. این روحیه را اثر تقلیدی یا اثر تظاهری (Demonstration Effect) گویند.
رفتار مصرفی در طول زمان، غیر قابل برگشت است. بدین معنا که مخارج مصرفی، زمانیکه درآمد کاهش مییابد چسبندگی داشته و برگشتناپذیر است. فرد بعد از عادت کردن به یک سطح مصرف در مقابل کاهش آن مقاومت نشان میدهد و بهسختی حاضر است از آن سطح مصرف بکاهد این روحیه را اثر چرخدهنده (Ratchet Effect) مینامند.(2)
این نظریه، در واقع دقیقا همان هدفی است که تهاجم فرهنگ غربی برای کشور ما در نظر گرفته تا با شاعهی مصرفگرایی سبک و سیاق زندگی ایرانی را با تغییرات تدریجی، اما گستردهای همراه ساخته و در نهایت فرهنگ خود را جایگزین فرهنگ ایرانی_اسلامی کند. متاسفانه، به دلیل ضعف در بخش آموزش و کمتوجهی و کمکاریهای انواع رسانهها؛ بالاخص رسانه ملی به موضوع "تهاجم فرهنگی"، "جنگ نرم" و نیز "ضرورت تبیین سواد رسانهای"، شاهد پیشروی آنها در این زمینه هستیم.
طی دو دههی گذشته و با ورود فرهنگ عربی، شاهد کمزنگ شدن این آموزهها در جامعه بودهایم و بیتردید، احیای مجدد آنها بزرگترین و تاثیرگذارترین گام در راستای خنثیسازی موج تغییر در سبک زندگی و نیز جلوگیری از اشاعهی بیش از پیش مصرفگرایی خواهد بود.
جلوگیری از فرهنگ مصرفگرایی
درست است که در عصر کنونی، مصرفگرایی در اکثر کشورهای جهان بهچشم میخورد اما بنا به آسیبهای عمیقی که این رویه بر ارزشهای اجتماعی و اعتقادات مذهبی ما وارد میکند، ضروری است که مسئولین مربوطه چارهای مطلوب برای مقابله با آن اتخاذ کنند.در این راستا، اصلاح الگوی مصرف، از راه آموزش، تبلیغات و... میتواند نخستین گام مصرفزدگی باشد. در گام بعدی؛ باید از ورود بیرویهی کالاهای لوکس و غیرضروری به داخل کشور جلوگیری کرد تا علاوه بر کاهش آسیبهای حاصل از این قبیل واردات به چرخهی اقتصادی کشور، اشتغالزایی را نیز افزایش دهیم.
گام مهم بعدی؛ ترویج و احیای آموزهها و ارزشهای دینی در حوزهی مصرف، کسب حلال و پرهیز از کنز است. چرا که طی دو دههی گذشته و با ورود فرهنگ عربی، شاهد کمزنگ شدن این آموزهها در جامعه بودهایم و بیتردید، احیای مجدد آنها بزرگترین و تاثیرگذارترین گام در راستای خنثیسازی موج تغییر در سبک زندگی و نیز جلوگیری از اشاعهی بیش از پیش مصرفگرایی خواهد بود.
پینوشت:
1. چیزهایی که درباره جشن ترسناک «هالووین» نمیدانید!، خبرگزاری مهر
2. نظریه های مصرف Consumption Theory، پژوهشکده باقرالعلوم(ع)